عزیزان! دوستان! باور بنمایید هیچ خبر و ایده و مفهومی برای نوشتن به سراغم نمی آید! من را عفو بفرمایید!
حالا تا اون موقع... شاعر میفرماید:
هیچ ترتیبی و آدابی مجوی ... هر چه میخواهد دل تنگت بگوی
که البته شاعر غلط کرده میفرماید!!! من شاید بخوام بگویم ای شاعر، زن شما فیلان و بیسار! آیا درست میگویم؟ خیر!!! وقاحت تا به کجا!!! والله! شاعر هم شاعر های قدیم*.
پس ترتیب و آداب مناسبی بجویید و هر چه هم دل تنگتان میخواهد نگویید، بعضی چیزهای عمومی کفایت میکند که عرض بنمایید! با رعایت این اصول علی الحساب صحبت نمایید تا من پست بنویسم...
*منظور شاعرهای قدیمی تر از شاعر بی شُعور نامبُرده میباشد! اه اه اه! او هم شاعر شده است؟ به شاعر های مودب تر بگرَوید!!! والله به خدا!
- آراءالحکما:جلد۱۰
- ۳۰ ارديبهشت ۹۴